عاشورا ، حماسه ای بی نظیر است که به ما درس آزادگی و شرافت می دهد . مردمی که با فرهنگ عاشورا انس گرفته اند نور ایمان در دلشان روشن است و سعادت و رستگاری در انتظار آنان است .
” هیأت های عزاداری ” جلوه گاه عشق به امام حسین و یارانش می باشد و می توان گفت که امروزه بزرگ ترین پایگاه دینی در جامعه اسلامی ما ، همین هیأت ها می باشد .
در این کتاب ابتدا درباره « هیأت حضرت علی اصغر محله چهار سوق » سخن می گویم . سپس گوشه ای از کرامات حضرت علی اصغر را بیان می کنم تا همگان با ارزش توسل به شیرخواره کربلا بیشتر آشنا شوند .
در قسمتی از کتاب « چهار سوق عشق » می خوانیم :
شب هفتم فرا می رسد . آن شب تو از علی اصغر یاد می کنی . مصیبت تشنگی او را می خوانی . غوغایی در مجلس برپا می شود .
وقتی مجلس تمام می شود تو می خواهی به خانه بروی که دم در می بینی یک زن مسیحی ایستاده است . او رو به شما می کند و می پرسد :
– شما بودید که در این مجلس می خواندید ؟
– آری .
– آیا بابای شما فوت کرده است ؟
– نه .
– مادر خود را از دست داده ای ؟
– نه .
– داغ بچه هایت را دیده ای ؟
– نه
– پس چرا این طور گریه می کردید ؟
به دل تو می افتد که حکایت کربلا را برای او بازگو کنی . امشب روضه علی اصغر خوانده ای . برای همین ماجرای شهادت آن شیرخواره را بازگو می کنی . شیرخواره ای که تشنه بود . دشمنان آب را بر رویشان بسته بودند . مادر نه آب داشت نه شیر !
امام حسین علی اصغر را روی دست گرفت و نزد دشمنان برد تا شاید او را سیراب کنند . اما آن دشمنان علی اصغر را بیرحمانه شهید کردند .