• فصل دهم: نظریه و روال کار در رویکردهای پیام رسانی / راهبردنگر
• خانواده درمانی تعامل نگر MRI
• مراحل تدوین الگوی (پارادایم) پیام رسانی
• تمامی رفتارها نوعی پیام رسانی هستند
• کارکردهای گزارشی و دستوری
• روابط متقارن و مکمل
• مفروضه های درمانی
• درمان از طریق بن بست دوسویه
• خانواده درمانی کوتاه مدت MRI
• خانواده درمانی راهبردنگر
• معنای نشانه ها
• تدوین راهبردهای درمانی
• مصاحبه ی آغازین
• استفاده از رهنمود
فصل دهم: نظریه و روال کار در رویکرد های پیام رسانی (راهبرد نگر)
مقدمه
نظریه پیام رسانی عامل بسیار موثری در پی ریزی جنبش خانواده درمانی بوده است و از بدو تاسیس آن در اواخر دهه ۱۹۵۰ شقی فریبنده را برای شیوه های رسمی تفهیم اسیب روانی ارایه کرده است برای مثال در دیدگاه سنتی روانکاوی یا روانپویشی تعارض بین مادر و دختر نوجوان به خاطر ان است که مادر با فرزند خود همانند سازی افراطی به عمل آورده و احتمالا مشکلات حل نشده نوجوان خود را به او فرافکنی کرده است .الگو های پیام رسانی سبک و یا شیوه تبادل اطلاعات در داخل خانواده ، دقت وضوح یا درجه ابهام پیام ها و اثر رفتاری یا عملی این پیام رسانی به علاوه محتوا پیام ها این روابط رو تعیین می کند.اثر عمده این معرفت شناسی غیر خطی که در دهه ۱۹۵۰ ارایه شد . باز گویی مشکلات انسان در قالب مشکلاتی تعاملی و موقعیتی بود
بخش اول) خانواده درمانی تعامل نگر MRI
نقش کلیدی موسسه معتبر پژوهش روانی (MRI) پالو التو در مطرح ساختن بسیاری از ارای مربوط به الگو های پیام رسانی خانوادگی که اکنون در این حوزه مفاهیمی بدیهی قلمداد می شوند اشاره کردیم . این موسسه در سال ۱۹۵۹ توسط دان جکسون ودر ابتدا با گروه کوچکی از جمله ویرجینیا ستیر مددکار و جولز ریسکین روانپزشک تاسیس شد . این موسسه در کنار طرح بیتسون قرار داشت و بودجه مالی انها به منظور بررسی افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و خانواده هایشان تامین می شد .اولین نتایج پژوهشی در MRI به این شناخت انجامید که نشانه های فردی ، بیانگر بدکاری نظام خانواده است و اینکه این نشانه ها فقط در صورتی تداوم می یابند که نظام خانواده انها را حفظ کنند .گروه MTI با اخذ این نتیجه گیری که نشانه های بیماری اغلب در اثر برخورد نامناسب خانواده با مشکلات و گرفتاریها روز مره یا اداره و هدایت نادرست انتقالهای زندگی به وجود می آید ، سرانجام مجموعه ای از مداخلات کوتاه مدت ، اختصاصی، و نشانه مدار ابداع کردند که برای حل مشکل به کار گرفته می شد در اثر این مساعی مرکز درمان کوتاه مدت MRI به مدیریت فیش در سال ۱۹۶۷ گشایش یافت.
بخش دوم= مراحل تدوین الگوی (پارادایم) پیام رسانی
این رویکرد عمدتا مبتنی بر آرایی بود که از نظریه عمومی سیستمها دانش ، فرمانش و نظریه اطلاعات به دست امده بود . این پژوهشگران از افراد مبتلابه اسکیزو فرنی و خانواده های انها فراتر رفتند و تمام کوشش های خود را روی کل الگو های تعاملی خانواده متمرکز کردند تا بتوانند دریابند که الگو های پیام رسانی نادرست چطور می تواند به بدکاری خانواده بینجامد کتاب اصول پیام رسانی در انسان نوشته و اتزلاویک بیوین و جکسون یکی از کتابهای کلاسیک پیشگام در حوزه پیام رسانی است که توجه خانواده درمانگران را به ضرورت بررس همزمان سه بعد جذب می کند . معنا شناسی نحو و کاربرد شناسی رفتاری پیام رسانی.مفاهیم قواعد خانوادگی تعادل خانواده ، بده بستان زناشویی ، اصل حشو تاکید یا نقطه گذاری ، روابط متقارن و مکمل و علیت حلقوی ، همگی زاییده تفکر خلاق پژوهشگران MRI بوده اند .
بخش سوم) تمامی رفتار ها نوعی پیامرسانی هستند
یک پیام زمانی دوپهلوست که یکی از طرفین به خصوص فردی که در موضع قدرت قرار دارد به آن دیگری دستوری بدهد که همزمان حاوی دو سطح پیام یا تقاضاست . این دو پیام از لحاظ منطقی ناهمسان یا متناقض هستند و لذا تناقص ایجاد می کنند . علاوه بر این شخصی که این پیام متناقض را دریافت می کند نمی تواند از ناهمخوانی فرار کند یا در خصوص غیر ممکن بودن ان اظهار نظر نماید ، و در نتیجه سردرگممی شود . همه پیام ها در دو سطح ظاهر می شوند -سطح ظاهری یا محتوا پیام ، وسطح دوم که پیام پیرامونی نامیده می شود و حرفهای سطح اول را تعیین و کیفیت گذاری می کند
بخش چهارم
این پیامها برای تثبیت روابط و تعریف قواعد خانوادگی، الگو های تنظیم کننده ای را به دست می دهند . در عمل این قواعد به حفظ تعادل خانواده می انجامند . این موضوع که خانواده می کوشد تعادل خود را حفظ کند ، محور دیدگاه نظریه پردازان پیام رسانی است.
بخش پنجم = روابط متقارن و مکمل
الگوی پیام رسانی خانواده اطلاعات زیادی دوباره فرستنده و گیرنده به دست می دهد . چنانچه رابطه بر تساوی استوار باشد ، این الگوی تعاملی متقارن است. چنانچه بافت تبادلات رفتاری متضاد باشد این الگو ممکن است . پیام مکمل ضرورتا شامل فردی است که موقعیت برتر را اشغال می کند و آن دیگری موقعیت پایین تری دارد . رفتار یکی از زوجین ، ممکل رفتار دیگری است ؛ اگر فرد الف جسور باشد ، فرد ب فرمانبردار می شود و فرد الف را به جسارت بیشتر بیشتر تشویق می کند و او نیز فرمانبرداری بیشتری از فرد ب میطلبد . جکسون و همکارانش برای وصف ویژگی های خاص الگو های تعاملی خانواده از مواردی استفاده کرده اند که اولین بار بیستوم برا توصیف از قبیل پدیده ها به کار برده بود با این که ویژگی رابطه متقارن را می توان برابری و کم کردن تفاوت بین اعضا دانست در اینجا نیز خطر رقابت وجود دارد . در این وضعیت اعمال هر فرد در نتیجه پدیده ای ای حلقوی که شتاب متقارن نام دارد. بر واکنشها طرف مقابل تاثیر می گذارد ، نزاع و درگیری از اختیار. انان خارج می شود و لحظه به لحظه بر و خامت ان افزوده می گردد . چونکه هر طعنه و کنایه ای جوابی دندان شکن تر خواهد گرفت که باعث می گردد نفر اول حتی از قبل هم خبیث تر و بدطینت تر شود.
بخش ششم: مفروضه های درمانی
بر این نکته تاکید می شود که آن دسته از راه حل هایی که افراد در رفع مشکلات خود به کار می برند،اغلب به طرزی شگفت آوری در تدام و حتی تشدید همان مشکل نقش دترند.در این دیدگاه،مشکلات ممکن است در اثر گرفتاری های عادی و شدید کنار آمدن با یک مرحله یانتقالی مانند تولد نوزاد یا فرار کودک از مدرسه برای اولین بار ناشی شود.اکثر خانواده ها به سادگی از عهده ی چنین مسائلی بر می آیند،هرچند گاهی این گرفتاری ها به مشکل تبدیل میشوند،به ویژه هنگامی که خانواده به رغم بی خاصیت بودن«راه حل»ویژه ای در رفع گرفتاری های قبلی،باز هم به آن متوسل می شود.در این رویکرد عمل گرا و درمانگر مدار،وظیفه اصلی عبارت است از نابود کردن چرخه تکراری و قائم به ذات منفی خانواده.
درمانگر در مواجهه با اعضای خانواده ای که الگو های رفتاری تکراری و غالبا مخرب دو سویه دارند،مایل است بداند،چه چیزی به رفتار آنها تداوم میبخشد،و برای تغییر آنچه باید بکند.ابتدا درمانگر باید مشکل مورد نظر را دقیقا برای خویش به زبانی روشن و عینی بیان کند.بعد،راه حل هایی که خانواده قبلا به کارمی برده است،باید مورد بررسی قرار می گیرد.اکنون درمانگرآماده است تا مجددا به صورت دقیق و روشن مشخص کند که قبل از یک قاعده کلی،درمانگر طرفدار رویکرد پیام رسانی/تعامل نگر در جستجوی روشهایی برای تغییر قواعد منسوخ خانواده،آشکار کردن برنامه های شخصی پنهان،واصلاح یا خاموش سازی الگوهای پیام رسانی متناقض است.
تغییرات مرتبه ی اول
شامل تغییراتی در درون نظام هستند که ساختار آن نظام را تغییر نمی دهند. این تغییرات چیزی بیش از تغییرات سطحی نیستند و احتمالا فقط مقاصد خوب زوجین(مثلا،عدم تمایل به مشاجره)را نشان می دهند.تغییرات مرتبه اول احتمالا عمر بسیار کوتاهی دارند؛حتی اگر نشانه برطرف-زن و شوهر میکوشند که مشاجرات خودرا مهار کنند.تغییرات مرتبه دوم:مستلزم تغییر بنیادی ساختار و کارکرد نظام هستند.در اینجا،درمانگر می کوشد کاری بیشتر از کمک به رفع نشانه انجام دهد و خانواده را به منظور تغییردادن الگوی تعاملی سیستمی خود یاری می دهد؛آنها صرفا مشاجره را کنار نمی گذارند،بلکه باید قواعد نظام خانواده و در نتیجه،خود نظام را تغییر دهند.
بخش هفتم) درمان از طریق بن بست دوسویه
درمانگران پیام رسانی تعامل نگر معتقدند که چون درمانگر یک ناظر بیرونی است ، کسی است که می تواند تجربه هایی را در اختیار خانواده قرار دهد و لذا به اعضا امکان می دهد تا قواعد و فراقاعده های مربوط به روابط خویش با یکدیگر و دنیای بیرونی را تغییر دهد . به طور اختصاصی تر باید راه حل های نادرست خانواده برای گرفتاری ها روزمره برسی می شود تا معلوم گرددکه خانواده کدام یک از کار های زیر را میکند ۱: وقتی لازم است کاری بکند مشکل را نادیده میگیرد .۲: واکنش افراطی نشان میدهد و عملی بیشتر از حد لازم انجام می دهد یا انتظارات غیر واقع بینانه ای از اعمال خود دارد. ۳: یا در سطح نادرست عمل می کند همان طور که به زودی نشان خواهیم داد مرکز درمان کوتاه مدت MTI برای حل مشکل از یک روش درمانی محدود و کاملا متمرکز استفاده می کند.
بخش هفتم) درمان از طریق بن بست دوسویه
درمانگران پیام رسانی تعامل نگر معتقدند که چون درمانگر یک ناظر بیرونی است ، کسی است که می تواند تجربه هایی را در اختیار خانواده قرار دهد و لذا به اعضا امکان می دهد تا قواعد و فراقاعده های مربوط به روابط خویش با یکدیگر و دنیای بیرونی را تغییر دهد . به طور اختصاصی تر باید راه حل های نادرست خانواده برای گرفتاری ها روزمره برسی می شود تا معلوم گرددکه خانواده کدام یک از کار های زیر را میکند
وقتی لازم است کاری بکند مشکل را نادیده میگیرد
واکنش افراطی نشان میدهد و عملی بیشتر از حد لازم انجام میدهد یا انتظارات غیر واقع بینانه ای از اعمال خود دارد
یا در سطح نادرست عمل می کند همان طور که به زودی نشان خواهیم داد مرکز درمان کوتاه مدت MTI برای حل مشکل از یک روش درمانی محدود و کاملا متمرکز استفاده می کند.
بخش هشتم:
رویکرد MRIبه گونه ای تدوین شده که می توان آن را برای افراد،زوجین،و خانواده ها به کار برد؛این رویکرد،درباره شکل گیری مشکلات و نحوه رفع آنها یک الگوی عام ارائه میکند.فن MRIبا اتکا بر فنون جا افتاده و نظریه های پیام رسانی-تعامل نگر که بیتسون،جکسون،هیلی،و مخصوصا اریکسون ارایه کرده اند،مخصوصا مناسب خانواده هایی است که اختلال های مشخصی دارند و پی درحل سریع مشکلات و رفع نشانه هستند.خانواده درمانی کوتاه مدتی که در MRI اجرا می شود،رویکردی است راهبردنگر،عمل گرا،بی علاقه به سوابق تاریخی،و دارای محدودیت زمانی(معمولا کمتر از ۱۰ جلسه).این رویکرد مبتنی بر این مفهوم است که اکثر مشکلات آدمیان به خاطر برخورد نادرست با گرفتاری های عادی زندگی حادث می شوند.
بخش نهم = خانواده درمانی راهبرد دنگر
درمانگر مشکل حاضر را به شیوه ای تعریف می کند که بتوان ان را حل نمود اهداف مربوط به رفع مشکل اختصاصی به صراحت چیده می شود ؛ درمان به دقت و در قالب مرحله ای برنامه ریزی می شود تا این اهداف حاصل ایند ؛ مشکلات به شیوه ای تعریف می شوند که دست کم دور ؛ و به صورت محتمل تر ؛ سه نفر را شامل شود و لذا امکان وارسی سلسله مراتب خانواده ، تبانیها و سایر تعاملها پیچیده فراهم اید قسمت عمده مداخله معطوف به تغییر سازمان خانواده است به طوری که مشکل حاضر دیگه نتواند کار کرد سابق خود را داشته باشد . برای درمانگر راهبردی ، تغییر از راه پینش و درک حاصل نمی اید بلکه از طریق فرایند اجرای رهنمود های دستوری درمانگر توسط خانواده رخ می دهد.
بخش دهم:معنای عشق
فرد حاوی نشانه ها با این ادعا که نشانه های مزبور غیرارادی هستند،نیت خودرا برای مهار طرف مقابل رد میکند.پس نشانه ها امری انطباقی تلقی میشوند و تحت مهار هوشیار درمانجو قرار دارند.طرفداران رویکرد پیام رسانی/تعامل معتقدند که پیام رسانی،معرف ماهیت رابطه میان دو نفر است.
بخش یازدهم = تدوین راهبردهای درمانی
خانواده درمانگران راهبرد گرا مداخلات خویش را متناسب با هر مشکل عرضه می دارند به جای گذشته بر حال تاکیید دارند و برای انکه به خانواده کمک کنند تا از تکرار رفتار مخرب خویش بپرهیزد راهبرد های بکری ابداع می کنند . انها به جای تفسیر یا فراهم ساختن بینش می کوشند فقط جنبه هایی از نظام خانواده را تغییر دهند که رفتار مشکل ساز یا بیمارگون را حفظ می کنند - خانواده معمولا بدون انکه بداند چرا و چطور مشکل را حل می کند .
بخش دوازدهم: مصاحبه آغازین
مرحله آشنایی مختصر
مرحله شناسایی مشکل
که فتح باب درمان است،او یک فضای همکاری به وجود می آورد و در همان حال،تعامل خانواده را مورد مشاهده قرار داده است.
به این موضوع می پردازد که چرا خانواده در اینجا آمده است؟ گفتگو از سوی درمانگری شروع می شود که نشان می دهد علاقمند است تا بدون عجله به تفسیر افکار و احساسات ابراز شده بپردازد.
مرحله تعامل
وجود هر گونه زنجیره پیام رسان بدکار،تبانی،سلسله مراتب قدرت، و نظیر اینها را مشاهده کند و از این رهگذر،نشانه هایی راجع به مداخلات درمانی آتی فراهم آورد.
مرحله هدف گزینی:
به درمانگر و خانواده این فرصت رو میدهد تا با همدیگر،مشکل حاضر را به دقت مشخص نمایند.
مرحله تکلیف دهی:
جلسه آغازین را با اولین دسته از تکالیف یا رهنمود های تغییر به پایان می برد.
بخش سیزدهم: استفاده از رهنمود ها
واداشتن آدمیان به رفتار متفاوت به قسمتی که تجارت ذهنی متفاوتی داشته باشند.
تشدید روابط درمانی با استفاده از داخل ساختن درمانگر در اعمال خانواده در اوقات ما بین جلسات.
گردآوری اطلاعات از طریق واکنش های آنان،به این صورت که اعضای خانواده در برابر تغییرات پیشنهادی چه پاسخی خواهند داد.
پايان
خرد، يار و حق، پشتيبانتان