اختلالات خلقی یک دسته از مشکلات روحی و روانی هستند و متخصصین از این اصطلاح برای توصیف انواع افسردگی و اختلالات قطبی استفاده میکنند. کودکان، نوجوانان و افراد بزرگسال همگی ممکن است به اختلالات خلفی دچار شوند. البته تشخیص اختلالات خلقی در کودکان و نوجوانان مشکلتر است چرا که آنها نمی توانند به خوبی احساس خود را بیان کنند. انجام روان درمانی، مصرف داروهای ضدافسردگی، دریافت مشاوره و به کارگیری روشهای مراقبت از خود، میتوانند به درمان اختلالات خلقی کمک کنند.
اختلالات خلقی مختلف به لحاظ شدت و مدت زمان بروز علائم با یکدیگر متفاوت هستند. در برخی موارد افسردگی خفیفی که حداقل دو هفته به طول انجامیده است، میتواند در صورا عدم درمان اقدام مناسب به افسردگس شدید و اساسی تبدیل شود. تمامی بیماریها دارای دو بعد روانی و فیزیکی هستند. این خود بیمار است که برای درمان خود به پزشک مراجعه میکند و نه خود بیماری، پس فرآیند تشخیص بیماری، چگونگی حس کردن نشانههای بیماری و نحوهی توصیف علائم همگی جنبهی روانی و احساسی دارند. اگر ما رویکردی "زیستی-روانی-اجتماعی" نسبت به بیماریها داشته باشیم و همیشه (نه فقط جنبهی فیزیکی بلکه) تمامی جنبههای زیستی، روحی و روانی و اجتماعی زندگی خود را بسنجیم، در آن صورت احتمال آنکه بیماریهای روحی و روانی خود را نادیده بگیریم کمتر است. با توجه به تمامی این جوانب ما میتوانیم متوجه بسیاری از مشکلات فیزیکی و مشکلات روحی و روانی ناشی شده از مشکلات فیزیکی شویم
تظاهرات بالینی تمام بیماریها ٬چه بیماریهای روانی وچه امراض داخلی ٬حاصل واکنشهای پیچیده عوامل بیولوژیک ٬اجتماعی ـفرهنگی وروانی است . در مورد بیماریهای روانی جنبه زیستی ـ روانی ـ اجتماعی تظاهرات بالینی آشکارتر است .هر چند که ممکن است نقش این عوامل از فردی به فردی دیگر ودرهرشخصی از زمانی به زمان دیگر کاملا متفاوت باشد .
از نظر روانپزشکی تطابق به عوامل زیستی ٬ روانی ٬ و اجتماعی مفهوم کلی بهنجار بودن را مشخص می سازد و ناتوانی تطابق به صورت اختلال در افکار ٬ احساسات واعمال ظاهر می گردد.ما در این قسمت به اختلالات تفکر می پردازیم .اختلال تفکر، اغلب در آسیبهای مغزی و سایکوزها مشاهده میشود، اما ممکن است علائمی همچون پرش افکار در بیماران مانیک نیز مشاهده شود اختلال در تفکر، معمولا از طریق اختلالاتی که در تکلم یا نوشتن نمودار میشود، تشخیص داده میشود. تفکر، جریان هدفدار عقاید، نمادها و تداعیها که در مقابل یک مساله یا کار شروع شده و به نتیجهای واقعگرایانه منتج میشود. توالی منطقی این جریان حاکی از طبیعی بودن تفکر است. انحرافهای گاه به گاه از منطق که لغزشهای فرویدی نیز خوانده میشود، جزئی از تفکر نرمال خوانده میشود اختلال در تفکر به سه بخش تقسیم میشود که عبارتند از:
یک. اختلال کلی در فرم یا فرآیند تفکر که شامل اختلالات زیر است:
الف. اختلال روانی: سندرم رفتاری یا روانی با اهمیت بالینی، همراه با ناراحتی یا ناتوانی که واکنش قابل انتظار در مقابل حادثهای خاص نباشد.
ب. روانپریشی: ناتوانی برای تفکیک واقعیت از خیالات، اختلال سنجش واقعیت و خلق واقعیت جدید در مقایسه با نوروز
ج. سنجش واقعیت قضاوت و ارزیابی عینی دنیای خارج از خود.
د. اختلال تفکر صوری: اختلال در فرم تفکر تا محتوای آن. تفکری که با واژهسازی و ساختار غیرمنطقی همراه است و فرآیند تفکر مختل است.
ه. تفکر غیرمنطقی: تفکر، حاوی نتیجهگیریهای اشتباه یا تناقضهای درونی است. وقتی این طرز تفکر بروز کرده و ناشی از ارزشهای فرهنگی و نقصهای هوشی نباشد، بیمارگونه است.
و. تفکر کاذب: فعالیت ذهنی ناهماهنگ با منطق و تجربه. به این نوع تفکر، واقعگریزی در تفکر میگویند.
ز. تفکر اوتیستیک تفکری که امیال درونی را اقناع کرده ولی با واقعیت هماهنگ نیست.
ح. تفکر سحرآمیز نوعی تفکر کاذب که در آن، افکار و کلمات دارای نیرو فرض میشوند.
ط. تفکر فرآیند اولیه اصطلاح کلی برای تفکری که کاذب، غیرمنطقی و سحرآمیز است. بهطور طبیعی در رویا و به صورت بیمارگونه در سایکوز مشاهده میشود.
ی. بینش هیجانی: سطح عمیق از فهم و آگاهی که ممکن است به تغییرات مثبت در شخصیت فرد منجر شود.
اختلالات تفکر
تفکر شخص بالغ وسالم از نوع تفکر انتزاعی است ٬ یعنی نوعی تفکر که در آن شخص قادر است بطور ارادی مسیر افکارش را از یک وجه موقعیتی خاص به وجهی دیگر تغییر دهد ٬وجوه مختلف را همزمان در ذهن نگاه دارد ٬نکات اساسی یک موضوع را با هم در نظر بگیرد ودرضمن قادر به تجزیه آن به اجزاء کوچک باشد پیشاپیش طرح بریزد ٬واز نماد گری استفاده کند .
قدرت تعبیر ضرب المثل یکی از خصوصیات تفکر انتزاعی است برای تعبیر ضرب المثل شخص باید اطلاعات عمومی کافی داشته وقدرت انطباق این معلومات را در موقعیت نا آشنا دارا باشد .مثلا تعبیر ضرب المثل "کسی که در حال غرق شدن است به سوی پرکاهی هم دست دراز می کند " چیزی در این ردیفها خواهد بود : "کسی که توی دردسر افتاده است می کوشد به هر نحوی شده از آن بیرون آید "
کسی که قادر به تفکر انتزاعی نیست ٬حداکثر قادر به معنی کردن چنین ضرب المثلی خواهد بود ٬ بدون اینکه قدرت تعمیم دادن آن را داشته باشد توجهش را بر روی معنای واقعی کلمات ضرب المثل متمرکز خواهد ساخت .
بعنوان مثال بیمار اسکیزوفرنیک در تعبیر ضرب المثل "آنکه در خانه شیشه ای زندگی می کند نباید سنگ پرتاب کند "گفت "خوب معلوم است برای اینکه سنگ شیشه را می شکند " چنین جوابی پاسخ غیر انتزاعی است .