چکيده 2
مقدمه. 2
شهروندي و حقوق شهروندي.. 3
آموزش شهروندي.. 4
محتواي شهروندي.. 5
انقلاب ديجيتالي.. 6
مفهوم شهروند الکترونيک... 7
ويژگيها و مهارتهاي شهروند الکترونيک... 8
مزاياي شهروندي الکترونيک... 9
شهروند الکترونيک و برنامه درسي.. 9
دموکراسي الکترونيکي و دولت الکترونيکي.. 12
تجارب کشورها در خصوص توسعه دولت الکترونيک و شهروند الکترونيک... 14
شهروند الکترونيک در سنگاپور 14
شهروند الکترونيک در تايوان. 14
شهروند الکترونيک در کره جنوبي.. 15
شهروند الکترونيک در نروژ 15
موانع موجود در ايجاد شهروند الکترونيک... 16
رهبري وتعهد سياسي.. 16
فراساخت.. 16
دسترسي به اينترنت.. 16
اعتماد. 17
منابع مالي.. 17
نتيجه گيري.. 17
منابع. 21
چکيده
قرن بيست ويکم قرن دانايي است. به عبارت ديگر قرن تغيير از جامعه صنعتي به جامعه اطلاعاتي است. با گسترش منابع ديجيتال، نوع جديدي از شهرها به نام شهرهاي الکترونيک يا مجازي در حال ظهور هستند، لذا امروزه پيشرفت جوامع به سمت دنياي الکترونيک ميباشد و درچشم انداز بيست ساله کشور نيز اکثر امورحول محورتوسعه دولت الکترونيک جريان دارد. از اين رو توجه به توسعه الکترونيک و شهروند الکترونيک مقولهاي مهم به شمارآمده و نيازمند تلاش همه جانبه دولت و شهروندان ميباشد. با توسعه دولت الکترونيک و تربيت شهروند الکترونيک از بسياري از هزينهها، اتلاف انرژيها و فرصتها ميتوان جلوگيري نموده وآنها را درمسيرهاي ديگر توسعه کشور هدايت نمود. شهروند الکترونيک فردي است که توانايي استفاده از خدمات آنلاين دولتها را درحد مطلوب داشته باشد و علاوه بر يادگيري نحوه استفاده از فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات، با هنجارهاي رفتاري آن نيز آشنا شود. تربيت شهرونداني با ويژگيهاي متناسب با عصر ديجيتال در درجه اول به عهده نظام آموزشي کشورها ميباشد. به عبارت ديگر چالش آموزش وپرورش در هزاره سوم «سياست تغيير و تبديل» است. اين به معناي آن است که نظام آموزشي بايد با شناخت الزامات، مقتضيات و شرايط جديد جهاني قادر به تربيت شهروند الکترونيک باشد. با توجه به جديد بودن مقوله شهروند الکترونيک، اين مقاله به بررسي مفاهيم شهروندي و حقوق شهروندي، شهروند الکترونيک، نقش دولت و نظام آموزشي در تربيت شهروند الکترونيک و همچنين به بررسي مفهوم شهروند الکترونيک در برخي از کشورهاي ديگر ميپردازد. روش تحقيق در اين مطالعه ،کتابخانهاي بوده و ابزار جمع آوري اطلاعات کتب، مقالات و مجلات فارسي و لاتين ميباشد.
واژههاي کليدي : شهروندي، شهروندآينده، شهروند الکترونيک، آموزش وپرورش، برنامه درسي
مقدمه
فناوريهاي نوين اطلاعاتي و ارتباطي چهره سنتي جوامع را دگرگون ساخته است. عصر کنوني «عصر اطلاعات» است که اساس ايجاد آن بر پايه اطلاعات و مؤلفه اصلي آن «دانش» است.
هر روز تعداد زيادي از مردم به شبکههاي جهاني متصل و اطلاعات مورد نياز خود را ظرف کمتر از چند ثانيه به دست ميآورند. امروزه دستيابي به اطلاعات به عنوان ابزار قدرت و برتري، تمام توجه دولت هارا به خود معطوف داشته است و برتري نظامي جاي خود را به برتري اطلاعاتي داده است.
شهروندي و حقوق شهروندي
شهروندي زاييده زيستن در دنياي معاصر است که با تأکيداتي تازه در تلاش است با ايجاد تفاهم در زندگي اجتماعي راه پيشرفت و ارتقاي جامعه را هموار سازد. شهروندي نوعي اجتماعي شدن و آمادگي براي زندگي در جامعه محلي، ملي و جهاني (دامون، ٢٠٠١) وجابه جايي وتحرک جامعه در پرداختن و درگيرشدن در برنامه ريزي استفاده از تکنولوژي به منظور تسهيل مشارکت در يک جامعه دموکراتيک است (انمارک، ٢٠٠٦) و در رشته علوم اجتماعي براي اولين بار به منظور وحدت افراد جامعه و تزريق روح جمعي، مفهوم شهروندي مطرح شد و تلاش گرديد با کمک علوم سياسي و نظام مردم سالاري، اين مفهوم توسعه يابد؛ سپس در نظام تعليم و تربيت توسعه يافت و در برنامههاي درسي به آن توجه ويژه مبذول گرديد (فتحي و واحد چوکده، ١٣٨٥).
آموزش شهروندي
نظام آموزش شهروندي درهرکشوري متأثر از مجموعه عوامل فرهنگي، سياسي، اجتماعي، فني و اقتصادي است که هر يک ازآنها به نوبه خود درشکل دادن آموزشهاي شهروندي نقش حياتي ايفا ميکنند (آريانپور، ١٣٨٥).
محتواي شهروندي
محتواي شهروندي در بسياري از کشورهاي پيشرفته مانند ژاپن، استراليا، کانادا و آمريکا، بيشتر از طريق مطالعات اجتماعي و به طور تلفيقي و بين رشتهاي همراه با دروس تاريخ، جغرافيا، علوم اجتماعي، روان شناسي، جامعه شناسي، مردم شناسي، ادبيات، حسابداري، سياست، اقتصاد، فلسفه و ... ارايه ميشود.
انقلاب ديجيتالي
فناوري اطلاعات نقشي دوسويه ايفا کرده است. ابتدا خود ايجاد کننده بسياري از فرآيندها از جمله جهاني شدن بوده است و سپس خود ابزاري براي رشد و استفاده از اين فرآيند شده است. از اين رو آينده تربيت به طور جدي متأثر از فناوري خواهد بود ( قائدي، ١٣٨٥).
مفهوم شهروند الکترونيک
در دهه آخر قرن بيستم دولتهاي سراسر جهان، دامنه وسيع استفاده از خدمات الکترونيکي را به وسيله فناوريهاي اطلاعاتي و به خصوص کاربرد مبتني بر اينترنت را پايه گذاري کردند.
اين پيشرفتها در کشورهاي کم توسعه يافته با حرکت آهسته تر رخ داده است، اما هنگامي که دولتها استفاده از فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات را افزايش ميدهند، خواستههاي عموم براي خدمات فعال تر و بهتر نيز افزايش مييابد. به واقع يکي از گستردهترين موضوعات در مباحث و پژوهشهاي کنوني دولت الکترونيک و به تبع آن وتربيت و بارآوردن شهروند الکترونيکي است که بتواند به راحتي در دولت الکترونيک زندگي کند (ساکو، ٢٠٠٦).
ويژگيها و مهارتهاي شهروند الکترونيک
شهروندان به منظور بهبود در انجام وظايف ومسئوليتها در جوامع معاصر، نيازمند سواد رسانهاي هستند. ايجاد و ارتقاي سواد رسانهاي براي کاهش شکاف ديجيتالي که در اکثر جوامع وجود دارد ضروري است (ولدويس، 2005).
برخي از صاحب نظران آمادگي براي حوادث غيرمنتظره، توسعه حس مسئوليت پذيري درخصوص آينده ونسلهاي آينده، ارتباط بر قرار کردن بين اکنون وآينده و توانايي ساختن و شکل دادن آن، توانايي هدايت تغييرات سريع جهاني و توانايي حل مسئله را از خصوصيات شهروند الکترونيک ميداند. چنين شهروندي براي اين که بتواند در عرصه جهاني عمل کند، ابتدا بايد شناختي از جهان به دست آورد (لاگوس، ٢٠٠٢؛ داريسون، ٢٠٠٠).
مزاياي شهروندي الکترونيک
يش بينيهاي اوليه نشان ميدهد استفاده از اينترنت سبب افزايش کارآيي ميگردد، مردم را مولد تر و مثمرثمرتر ميسازد وآنها را قادر مينمايد تا از طريق استفاده از خدمات آنلاين از اياب و ذهابهاي غير ضروري اجتناب کنندکه حاصل آن استرس کمتر، صرفه جويي در وقت و برقراري تماسهاي جديد ميباشد. اين امرخود موجب ايجاد احساس رضايت وخشنودي افراد ميگردد ودر نتيجه سرمايه اجتماعي عظيمي براي جامعه توليد ميکند (ديماجيو و همکاران، ٢٠٠١).
شهروند الکترونيک و برنامه درسي
بسياري از کشورهاي جهان به دليل حضور در بازار جهاني و رقابت فزاينده در آن، تأمين نيروي انساني کار آمد و ماهر را از وظايف نظام آموزشي تلقي نموده و مأموريت نظام آموزش و پرورش را آموزش مهارتهاي زندگي بويژه مهارتهاي حرفهاي ميدانند تا بدين وسيله نيروي مورد نياز بازار كار را تأمين كنند (عزيزي، ١٣٨٥).
دموکراسي الکترونيکي و دولت الکترونيکي
دموکراسي الکترونيکي به شرکت در يک دولت آنلاين، فعاليت دموکراتيک، استفاده از اينترنت براي تقويت، پيش بردن يک موضوع يا بيان يک عقيده که در واقع مشارکت آنلاين در يک جامعه الکترونيکي است، اشاره دارد (باسوتي و نانوکسي، ٢٠٠٤ ). دموکراسي الکترونيکي به اين معنا است که شهروندان نه تنها از تکنولوژي براي کسب اطلاعات در مورد حوادث جاري استفاده ميکنند، بلکه از آن به عنوان ابزاري براي رأي دادن و شرکت در انتخابات هم ميتوانند استفاده کنند (نانوکسي ،٢٠٠٢).
تجارب کشورها در خصوص توسعه دولت الکترونيک و شهروند الکترونيک
يکي از ملزومات گسترش فرهنگ شهروندي الکترونيک اين است که اطلاعات لازم درباره خدمات مختلف شهري روي شبکههاي الکترونيک در اختيار آنها قرار داشته باشد.
شهروند الکترونيک در سنگاپور
شهروند الکترونيک در سنگاپور از سوي دولت سنگاپور درجهت فراهم نمودن اطلاعات آنلاين و خدمات معاملاتي، از نمايندگيهاي متعدد دولتي، پنجره جداگانه اينترنت ابداع شده که مدخل ورودي شهروند الکترونيک ميباشد و علايق و نيازهاي مشتريان، اصول ارايه خدمات و سازماندهي براي شهروند الکترونيک را تعيين مينمايد که آينيه نيازهاي افراد در سفر زندگي است و شامل مواردي چون هنر و ميراث فرهنگي، تجارت، دفاع، امنيت و آسايش خاطر،آموزش، استخدام، خانواده، سلامتي، مسکن، قانون ،کتابخانه، سرگرمي، ورزش، حمل و نقل و سفر، ميباشد (يانگ، ٢٠٠٤ ).
شهروند الکترونيک در تايوان
دولت تايوان به عنوان يکي از مهم ترين پروژههاي دولت الکترونيک مدخل ورودي متمرکزي را در جهت تکميل تمامي خدمات واطلاعات دولتي آنلاين تأسيس نمود تا به اين صورت شهروندان الکترونيکي متناسب با دولت الکترونيک تربيت کند (چيون و لي، ٢٠٠٤).
شهروند الکترونيک در کره جنوبي
درکره جنوبي مرکز خدمات الکترونيک دولت براي شهروندان، مدخلي کامل ميباشد که شهروندان ميتوانند با دولت ازطريق اينترنت تعامل داشته باشند. اين سايت امکان دسترسي به حدود چهارصد موضوع متفاوت شهري را فراهم مينمايد (اسبورن وگاسبلر، ٢٠٠٧).
شهروند الکترونيک در نروژ
در ١٥ سال گذشته تمايل به آموزش شهروندي در سراسر جهان افزايش يافته است. ابتکارات ملي مهمي درکشورهاي استراليا (شوراي برنامهريزي درسي، ٢٠٠٥)، انگلستان (کلور، ايرلند، کر و لوپز، ٢٠٠٥) و ايالات متحده امريکا (موسسه کارنگي نيويورک، ٢٠٠٣) همراه با پروژههاي فراملي به وسيله سازمانهايي مثل : يونسکو، شوراي اروپا و مراکز آموزش شهروندي در هنگ کنگ حمايت شده است (لي، گراسمن، کندي، ٢٠٠٤) که دامنهاي از آموزشها و بورسها را همانند توسعه برنامه و سياست تشويق و ترويج ارايه داده اند.
موانع موجود در ايجاد شهروند الکترونيک
موانع بالقوه بسياري وجود دارد که ميتواند در روند رشد دولت الکترونيک و تربيت شهروندان الکترونيکي اختلال ايجاد نمايد.کروبي (٢٠٠٥) اين موانع را به قرار زير بيان ميکند :
رهبري وتعهد سياسي
تعهد مقامات بالا امري حياتي در جهت به کار انداختن راه کارهاي دولت الکترونيک است. اين تعهد بايد دسترسي شهروندان را درپي داشته باشد.
فراساخت
فراساختي که دردنياي رو به پيشرفت کنوني عنوان ميگردد، فراساختي واقعي است.
دسترسي به اينترنت
شهروندان بايد فرصت کافي براي مشارکت معنادار داشته باشند و در حداقل زمان بتوانند امور خود را انجام دهند. در غير اين صورت سريعا واکنش نشان ميدهند.
اعتماد
بدون اعتماد، شهروندان به سراغ پرتالها نميروند و به پرسش نامهها جواب نميدهند و بنا براين در دولت الکترونيک شرکت نميکنند.
منابع مالي
هر پروژهاي که در آن سرمايه گذاري نشده باشد محکوم به شکست و فناست و پروژه دولت الکترونيک نيز از اين امرمستثني نيست.
نتيجه گيري
در سه دهه گذشته، کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه، با فراز و نشيبهاي فراواني در زمينههاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و آموزشي مواجه شده اند. لذا اگر بپذيريم که ساختار و بنيان زندگي امروز بشر از اساس تغيير کرده است، ميتوانيم مظاهر اين تغييرات را نيز بپذيريم. در اواسط قرن بيستم، جوامع بشري شاهد ظهورپديده نوين فناوري يعني اينترنت بوده اند که با تمامي کارکردها وتأثيراتش با قدرت تمام جوامع معاصر را در ابعاد گوناگون از جمله آموزش، ارتباطات، اطلاعات، اقتصاد و بازار به اين تکنولوژي ارتباطي وشبکه اطلاعاتي وابسته کرده است. پديدههايي چون دولت الکترونيک، شهرالکترونيک، شهروند الکترونيک، آموزش الکترونيک و... جلوههايي ازاين تکنولوژي هستند. اما زندگي در يک شهرالکترونيک و جامعه اطلاعاتي نيازمند شهرونداني اطلاعاتي است.
منابع
- آريان پور، امير حسين. (١٣٨٣). اگ برن و نيم کف، ترجمه واقتباس زمينه جامعه شناسي، چاپ بيستم. شهرکتاب
- آقازاده، احمد. (١٣٨٥). تاريخ تحول آموزش و پرورش تطبيقي و بين المللي، تهران : چاپ هفتم، نشرافراسياب
- برخورداري، مهين وجمشيديان، عبدالرسول. (١٣٨٧). تربيت شهروندي (با تأکيد بر مؤلفه ها). اصفهان : جهاد دانشگاهي اصفهان.