فهرست مطالب:
مقدمه
طوایف ایل قشقایی
طایفه دره شوری
طایفه فارسی مدان
طایفه کشکولی بزرگ
طایفه کشکولی کوچک
طایفه شش بلوکی
طایفه عمله (طایفه ی جعفر بیگی )
کوچ قشقاییها
چادر
زبان ترکی و توانمندی های آن
شعری به زبان ترکی قشقایی
چند ضربالمثل ترکی قشقایی
لباس و زیور آلات در ایل قشقایی
1- هنرهای تجسمی (بصری ) 2- هنرهای سمعی :---3- هنرهای سمعی و بصری
پوشاک
برخي عادتها و آداب و رسوم
انواع بازي در ايل قشقائي
- هَلَي سنگين
- يورقا هَلي
- لَك يا لَكي
- هَلي اُوچْ باسما
- هَلَي بِش باسما
فلسفة بازي موزون هَلي
آموزش عشایری
برخی پیشه های مردم قشقایی
بافت گبه در ایل قشقایی
موسیقی---
مشاهیر
- بیژن بهادری كشكولی -
- حکیم جهانگیرخان قشقایی
- فرود گرگین پور و افسانه جهانگیری -
منابع ومآخذ
مقدمه
کلمه قشقایی از دو جزء قش و قایی تشکیل شدهاست جزء اول نام شهری بوده در ترکستان قدیم (ازبکستان کنونی) که امروزه شهر سبز نامیده میشود. جزءدوم نام نام یکی از ۲۴ قبیله ترکان اوغوز میباشد قبیله قایی پس از مهاجرت به سوی قفقاز و قبچاق و اقامت طولانی در آنجا چند قسمت میشود عدهای راهی ترکیه شده و امپراطوری عثمانی را تشکیل میدهند و عدهای راهی فارس ودامنههای زاگرس می شوند و ایل قشقایی را بنیان میگذارند.جالب اینجاست سرزمین قوم قشقایی نیز به نام قشقا است.
بارتولد محقق روسي قشقايي ها را صاحبان اسب يا گوسفند پيشاني سفيد (قشقا) مي داند .
برخي محققين هم كاشغر را مركز اوليه قشقاييها مي دانند و كاشغري يا قشقري به قشقايي تبديل شده .
گرهارد دوفر قشقاييها را همزمان با اتابكان سلغري مي داند .
قشقایی یکی از ایلات بزرگ ترک ایران است و ازایلهای بزرگ ایران از لحاظ جمعیت به شمار میرود. زبان قشقاییها ترکی قشقائی است که بسیار شبیه ترکی آذربایجانی است. قشقاییها شیعه جعفری هستند و به آداب و رسوم خود علاقهمندند. مرکز اصلی این ایل استان فارس است.اما به دلیل وسعت اراضی وقلمرو در دیگر استانها نیز ساکن میباشند از جمله:کهکیلویه وبویراحمد(گچساران و یاسوج)وچهارمحال وبختیاری(بروجن، سامان، هوره)وبوشهر و خوزستان(هفتکل و سایر نواحی)واصفهان(سمیرم,شهرضا,دهاقان وفریدن). قشقاییها در دورههای مختلف به تدریج به این سرزمین کوچیده و در آن ساکن شدهاند. عشایر ترکزبان در سراسر ایران پراکندهاند. استقرار ایلات ترک در مناطق گوناگون ایران در دوران سلجوقیان، مغولان، تیموریان و صفویه شدت یافتهاست. جمعيت آن نزديك به 30هزار خانوار يعني 150هزار نفر است
سازمان ايل قشقائي به ترتيب از فرد تا ايل به صورت زير است:
نفر- خانوار - ايشوم - تيره – طايفه - ايل.
هر طايفه از چندين تيره و هر تيره از چندين«ايشوم» و هر چند ايشوم از چند خانوار تشكيل شده است.
در رأس همة قبایل قشقایی رهبر «ایلخان» وجود دارد که از میان همة خانهای اصلی و توسط شاه انتخاب میشود: جانشین (معاون) او توسط خودش انتخاب میشود که «ایل بیگی» نامیده میشود و معمولاً یکی از خویشاوندان خان است ، در رأس هر یک از قبایل جداگانه خان قرار دارد که توسط ایلخانی از هر قبیله برای خود آن قبیله انتخاب میشود که در رأس آن قبیله باید قرار گیرد. بعد از آن رئیس تیره «کلانتر» قرار دارد که توسط اعضای تیره قرار میگیرد و تابع همان شرایط است. هر «بیله یا ایشوم» توسط یک رئیس «کدخدا» اداره میشود که توسط «کلانتر» انتخاب میشود. علاوه بر آن هر ۱۵ – ۱۰ خانوار تحت فرمان آق سقل (ریشسفید) یک مباشر هم حضور دارد، که وظایف او عبارتند از جمعآوری مالیاتها که به خزانه کلانترها ریخته میشود. در سازمان كنوني ايل قشقائي، «ايل بيگي» يا «ايلخاني» (رياست ايل) وجود ندارد و دولت اين مقام را از بين برده است.
قشقائيها از لحاظ طبقات به :
× ايلخانان و بستگان آنها . كلانتران ، كدخدايان ، ريش سفيدان ، رؤساي تيره ها . – افراد عادي – رعاياي طوايف و تيره ها و كارگران ، تقسيم مي شوند .
قشقائي ها مردماني هنرمند و هنر شناس بوده و كارهاي هنري آنها سالهاست كه شهرت جهاني كسب كرده و به جرأت مي توان گفت قالي و گليم قشقايي رقيب و نظير ندارد.
طوایف ایل قشقایی
طایفه دره شوری:
نام درشوری از نام محل ییلاقی آنها ( دره شور ) گرفته شده است اینان پس از ورود به فارس در این ناحیه سکونت کرده اند دره شور از محل ( سمیرم ) امروزه جز مراکز ییلاقی این طایفه است .
خانهای طایفه دره شوری در سالهای اخیر به زراعت و باغداری توجه زیادی کرده اند و گروههای زیادی از آنها به زندگی یکجا نشینی پرداخته اند .طایفه دره شری یکی از طوایف پر جمعیت ایل قشقایی است و مردم آن به داشتن و پرورش اسب معروفیت دارند.
طایفه فارسی مدان:
طایفه فارسی مدان از قدیمیترین طوایف ایل قشقایی است که قبل از دیگر طوایف ترک زبان به فارس آمده اند و چون فارسی نمیدانستند ، واژه (فارسی مدان ) به آنها اطلاق گردیده است . طایفه فارسی مدان سابقا (در ) پادنا ییلاق و در اطراف کوه گیسگان قشلاق میکردند _ بعد اراضی سرمشهد و سپس منطقه ( دایین) به آن اضافه شد . امروزه گروههایی از طایفه فارسی مدان در حوالی اراک ( عراق ) و تهران زندگی میکنند و پاره ای از آنها هنوز به عراق معروفند . به نظر میرسد بعدها به فارس کوچیده اند . فارسی مدانها به علت قدرت مرکزی و نفوذ و اعتبار و مدیریت کلانتران خود ، با وجود رقابتها و اختلافات خویشاوندی کمتر دستخوش تجزیه و جدایی قرار گرفته اند .
طایفه کشکولی بزرگ:
طایفه کشکولی در گذشته از سه تیره تشکیل میشد که به همراه سایر تیره های قشقایی ییلاق _ قشلاق میکردند . ییلاق آنها قسمتی از شمال سمیرم و ( دیز جان ) بوده است زمستان را به مناطق جنوبی فیروزآباد کوچ می کردند بعدها قشلاق آنها به ماهور میلانی تغییر کرد .
دره شوریها هم این منطقه را که دارای مراتع وسیع و چراگاههای مناسبی برای دامهاست ، قشلاق خود قرار میدهند . کمی بعد از جانب کلانتر طایفه محل ییلاقی آنها به همای جان و کمهر که از لرهای ممسنی خریداری میشود تغییر میکند
طایفه کشکولی کوچک:
این طایفه قبلا تیره ای بود بنام اخپلو که بعدها تیره های دیگری از جمله تیره کرمانی به او اضافه میگردد و گسترش پیدا میکند و ابتدا بنام کشکولی کرمانی و بعد تحت عنوان کشکولی کوچک نامیده میشود .. این نامگذاری بخاطر آن است که سران طایفه های کشکولی بزرگ و کوچک و قراچه ای همه از یک خانواده بودند که تجزیه میشوند و رییس طایفه کشکولی کرمانی به هنگام آمارگیری طوایف برای اخذ مالیات نام طایفه خود را کشکولی کوچک معرفی میکند.
طایفه شش بلوکی :
شش بلوکیها اغلب از تیره های بسیار قدیمی و از همان ترکان عراقی یعنی مهاجران اولیه هستند . این طایفه از پرجمعیت ترین طوایف قشقایی است که در پرورش و نگهداری دام مهارت فراوان دارند.
طایفه عمله (طایفه ی جعفر بیگی )
جز نیروی محافظ خان و عوامل اجرایی و اداری او به شمار میروند و مستقیما تحت نظر خان اداره میشود . تیره های مختلف طایفه عمله تحت سرپرستی کدخدایی است که مستقیما از خان دستور میگیرد . با وجود این پاره ای از تیره های بزرگ تحت سرپرستی کلانترها هستند که پایگاه آ نها از کلانترهای سایر تیره ها پایینتر نیست
از طایفه های مختلف ایل قشقایی حدود 40درصد همچنان بطور کوچ نشینی و نیمه کوچ نشینی زندگی میکنند و بقیه اسکان یافته اند . از تعداد و ترکیب دقیق جمعیت ایل قشقایی اطلاعات مستند و دقیقی در دست نیست ، مشکلی که در برآورد جمعیت این ایل وجود دارد همان است که درباره کل جمعیت عشایری ایران وجود دارد . زیرا اغلب آمارگیریها بر اساس معیارهای متعددی صورت گرفته است و نمیتوان آن را پذیرفت و مورد مقایسه قرار داد تا نوسانات و تغییراتی که در ساخت اجتماعی ایل قسقایی پدید آمده مورد بررسی قرار داده شود .
همانطور که از اسامی طوایف و تیره های قشقایی برمی آید نام گذاری آنها براساس نیاکان و وطن آنهاست و نام قشقایی نیز از این قاعده مستثنی نیست. وجود طوایف همنام در بین ترکان قشقایی آذری و قفقازی و آسیای میانه هم بر چند قسمت شدن برخی طوایف و هم بر اقامت مکانی یکسان آنها دلالت دارد؛
کوچ قشقاییها
قشقائیها سه تا چهار ماه از سال را کوچ میکنند و بقیه سال را در ییلاق و قشلاق میگذرانند. و به همین جهت به آنها قشقايي بادي میگویند. عده از قشقاییها نیز دهنشین شده، به کشاورزی و باغداری مشغولند و در دهات برای خود خانه ساختهاند. این دسته را قشقايي خاكي مینامند. قشقاییهای بیشتر به دامپروری و گله داری میپردازند؛ به همین جهت برای رسیدن به چراگاه پیوسته کوچ میکنند. قشقاییهای بجز دامداری، در ییلاق و قشلاق به کشتاورزی نیز میپردازند. این ایل در ییلاق با بختیاریها و در قشلاق با ایلهای بویر احمدی، خمسه، ممسنی مجاورند.
چادر
نام مسکن عشایر آلاچیق است که از دو بخش تشکیل میشود: بخش بالایی چادر (سقف آن) سیاهچادر نام دارد و از موی بز بافته میشود. بخش دیگر دیواره جانبی است که چیق (یا چیت) نام دارد و از ترکیب نی و موی بز ساخته میشود
زبان ترکی و توانمندی های آن
زبان ترکی حدودا دارای ۳۰ شاخه زنده در دنیا می باشد. زبان ترکی از لحاظ ساختار زبانی جز زبان های شاخه آلتاییک دنیا شناخته شده است. این گروه زبانی به زبان های مغولی، تونقوزی، ژاپنی، ترکی و... می گویند. زبان آلتاییک جز زبان های باقاعده دنیاست که در این بین زبان ترکی جلوه بیشتری دارد.قانونمندی زبان ترکی و خصوصا زبان ترکی ایرانی در حدی است که در کتاب "دایره المعارف آمریکا نا" چاپ 1962 جلد 15 صفحه 307 چنین نوشته است:"از لهجه های ترکی که در ایران رایج است لهجه آذری بهتر شناخته شده است و زبان مادری اغلب مردم خراسان و آذربایجان و قشقایی ها را تشکیل می دهد.یک زبان ترکیبی و دارای منظم ترین گرامرهای دنیاست. یک قسمت اصلی در افعال دارد (ریشه) که پسوندهای زمان و شخص و جمع به آن ریشه به طور منظم و با قاعده اضافه می شود. به این جهت فوق العاده صرف پذیر و با قدرت بیان و روشن و دقیق است"
چند ضربالمثل ترکی قشقایی
- هر کسینگ هی وای (هر کی به هر کیه).
- تات گچیسیننگ قرخیمچلیگ اؤرگَنیر (با بز روستاییها چیدن موی بز را یاد میگیرد - کنایه از آزمایش و تمرین روی مال دیگران).
لباس و زیور آلات در ایل قشقایی
لباس قشقائی نمونه ای از هنر ماندگار این ایل است كه در نمایشگاه لباس كانادا مقام اول را به دست آورده است . محبوبیت این لباس تا آنجاست كه پرچمداران سمینارها و اردوها به
جهت زیبایی و پوشش ، از این لباس استفاده می كنند .
1- هنرهای تجسمی (بصری ) :
كه رنگها و شكلها را می نماید . مانند نقاشی ، خطاطی ، معماری كه قشقائیها به علت داشتن مساكن سیار نیازی به معماری و یا آشنایی با آن نداشته اند اما در هنر خطاطی و نقاشی گروهی كه موقعیت آنها از نظر اقتصادی و اجتماعی ایجاب می كرد مهارت پیدا كردند .
پوشاک
پوشاک زنان قشقایی عبارت است از: چهار یا پنج دامن چیندار است که زیر جامه نامیده میشود. زیر جامه ها را روی هم میپوشند و هر کدام آنها از ۱۲ تا ۱۴ پارچه ساخته میشود. جامه های زیری از پارچههای ارزان مانند چیت گلدار و دامنهای رویی از پارچههای بهتر مانند مخمل یا زری و تور است و در پائین حاشیه یا تزئین دارد. پیراهن زنان تا ساق پا، یقه بسته و آستین بلند است و در دو طرف پائین چاک دارد که روی دامنها قرار میگیرد.
برخي عادتها و آداب و رسوم
قشقائيها مردماني سرخوش و دلشادند. به جشن، پا كوبي و رقص بسيار علاقمندند و از اندوه و سوگواري گريزان. در تمام سال تنها در ده روز آغاز محرم سوگواري ميكنند. در جشنها و عروسيها رقص چوبي(گروهي) زنان و مردان قشقائي بسيار زيبا و جالب است. در اين جشنها زنان و مردان هر يك دو دستمال در دست مي گيرند و پيرامون يك دايره بزرگ مي ايستند و با آهنگ كرنا و دهل دستمالها را تكان مي دهند و با حركات موزون پيش مي روند در رقص «دَرْمَرو» يا چوب بازي نيز، مردان دوتا دو تا و به نوبت با چوبهاي كوتاه و بلندي كه در دست دارند به آهنگ ساز و دهل با يكديگر ميرقصند مبارزه ميكنند. از اين رقصها در مراسم عروسي قشقائيها به تفصيل سخن خواهيم گفت.انواع بازي در ايل قشقائي
الف: چوببازي كه با آهنگ جنگنامه (نوعي آهنگ حماسي) اجرا ميشود و مخصوص مردان بوده و بين دو گروه كه حالت رقابت وجود داشته باشد، بسيار جالب و شورانگيز است.
در اين بازي كه حركات دست و پا ميبايست با آهنگ ساز و دُهُل مطابقت داشته باشد، نياز به تحرك زياد و تمرين و تيزهوشي و فراست دارد. فردي كه «پايه دفاعي» در دست دارد و چه فردي كه «چوبدستي محكمي» براي زدن ضربه در اختيار دارد، بايد با حركات سريع و چابك خود به همراه ريتم و آهنگ رقص، مبارزات خود را ادامه دهد. جنگنامه از آهنگهايي است كه ناخودآگاه مردان ايل را از پير و جوان، كوچك و بزرگ به تكاپو و دفاع و مبارزه ميطلبد.