این فایل در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و استفاده میباشد
مقدمه : معمولا سه مرحله مجزا در تحول بينيتي وجود دارد. اين سه مرحله به طور شماتيك است. در ابتدا يك زير وامه كه تشكيل از يك صفحه فريتي است روي مرزدانه آشيت جوانه زني كرده و تا زماني كه رشد آن توسط تغيير شكل پلاستيك آشيت زمينه متوقف نشده به رشد خود ادامه مي دهد. در اين مرحله زير واحدهاي جديد در نوك صفحه فريتي قبلي جوانه زني كرده و رشد مي كنند . مجموعه اي از چند زير واحد را اصطلاحا يك شيف (Sheef) مي گويند. سرعت متوسط طويل شدن يك شيف قاعدتا كمتر از يك زير واحد است كه علت آن وقفه هاي زماني بين تكيل زير واحدهاي متوالي است . رسوبگذاري كاربيد كه در مرحله بعدي وقوع مي يابد سرعت تحول را با حذف كربن از آشيت باقي مانده يا از فريت فوق اشباع متاثر مي كند. دماي شروع تحولدماي شروع تشكيل نسبيت و هم چنين فريت ويرمن اشتاين كه ماهيت تحول آن بسيار شبيه به نسبيت مي باشد ) به تركيب شيميايي فولاد بيش از دماي حساس هستند (شكل a6.3( اين مساله نشان دهنده اثر انحناي محلول بر تحولات بينيتي يا فريت ويرمن اشتاتن است.وياگرام زمان – دما – استحاله (TTT) در فولاد ها اغلب مطابق شكل b 6.3 است . همانطور كه ملاحظه مي گردد اين دياگرام شامل در منحني c شكل است كه بالائي مربوط به تحولات نفوذي يا تحولات همراه با دوباره بنا شدن ساختارهاي فازي (Re Consteructive) و منحني پاييني مربوط به تحولات برشي يا همراه با جابجايي دسته جمعي انحنا (displacive) مي باشند . دماي روي منحني پاييني شكل b6.3 نشان دهنده بالاترين دمايي است كه فريت ويرمن اشتاتن و نسبيت يكسان بوده و صرفا به شرايط ترموديناميكي بستگي دارد. با توجه به تاثير عناصر آلياژي بر دماي شروع تحول نسبيتي روابط تجربي زيادي در فولادهاي مختلف ارائه شده اند مثلا رابطه براي فولادهاي مختلف با آناليز 55/0-1/0 درصد كربن 35/0-1/0 درصد سيلسيوم 7/1-2/0 درصد منگنز 0/5-0 درصد نيكل 5/3-0 درصد كروم 0/1-0 درصد موليون ارائه گرديده است.جوانه زني نسبيتهمانطور كه اشاره گرديد جوانه زني نسبيت مشتمل است بر تشكيل يك زير واحد به صورت يك صفحه فريتي در مرزدانه آشيت اوليه سرعت جوانه زني تابعي از دما و انرژي فعالسازي تحول است و به صورت زير بيان مي گردد.از رابطه فوق v فاكتور نوساني انرژي فعالسازي جوانه زني و A ثابت است . رشد نسبيت جابجايي فصل مشترك بين واحدهاي نسبيت باآشتينت باقي مانده نيازمند جابجايي ايتمهاي فاز مادر و اختيار ساختار فاز محصول است . سهولت وقوع اين فرايند ميزان تحرك مرز را تعيين مي نمايد البته توزيع اتمهاي محلول و همچنين كربن حركت فصل مشترك را محدود مي نمايد .بنابر اين دو عامل تحرك مرز در اثر جابجايي اتمهاو نفوذ كربن و اتمهاي محلول تعيين كننده سينيتك رسد نسبيت هستند . هر دو اين فرايندها نيرو محركه موجود براي تحول را مصرف مي كنند. هنگامي كه بيشتر نيرو محركه موجود جهت نفوذ اتمها مصرف مي گردد تحول را كنترل شونده توسط نفوذ مي گويند و اگر بالعكس نيرومحركه جهت اتمها در سراسر فصل مشترك مصرف شود آنرا تحول كنترل شونده بالفصل مشترك مي گويند . ابعاد تيغه هاي نسبيت در طي رشد تحت كنترل نفوذ با زمان به صورت پارا بوليك تغيير مي كند . با افزايش ابعاد فاز محصول منطقه نفوذي هم گسترش مي يابد و افزايش مسافت نفوذ جهت رسيدن اتمهاي محلول به دورترين نقاط باعث كاهش سرعت نفوذ مي شود . ولي صفحات يا سوزنهاي موجود با توجه به توزيع اتمهاي محلول به وجوه با سرعتي ثابت به رشد خود ادامه مي دهند.